به گزارش قدس آنلاین، چهل سالگی سن سختگیری تعالی است، سن تعالی و بلوغ عقل است، سنی است که پیش و پس آن متمایز است؛ یعنی باید باشد، همانطور که برای سعدی و ناصرخسرو بود. همانطور که در آیه ۱۵ سوره أحقاف به این سن اشاره شده است، یا در حدیثی از امام باقر(ع) میخوانیم هنگامی که انسان به سن ۴۰ سالگی میرسد، به او گفته میشود کاملاً مراقب باش؛ زیرا بعد از این معذور نخواهی بود!
از پدیدههایی همچون جشنواره فیلم فجر هم که به ۴۰ سالگی میرسند، میتوان چنین توقعی داشت. در ۴۰ سال گذشته، این جشنواره فیلم فجر بوده که به معرفی استعدادهای سینمای ایران انجامیده و این موضوع تنها به مرزهای داخلی محدود نبوده است، مهمترین چهرههای بینالمللی سینمای ایران نظیر عباس کیارستمی، مجید مجیدی، اصغر فرهادی و نرگس آبیار هم از طریق این تریبون معرفی شدهاند و به شهرت و محبوبیت داخلی و خارجی رسیدهاند. از این منظر، جشنواره فیلم فجر رویدادی مهم و تاثیرگذار حتی در عرصه بینالمللی است.
حضور و غیبت در جشنواره فیلم فجر میتواند اسباب دیده شدن و شهرت را فراهم کند، به همین دلیل در هر دوره یک اتفاق مشابه تکرار میشود، راهیافتگان به جشنواره به شکلی از آن اعتبار و آبرو میگیرند و در سایه آن به شهرت و محبوبیت میرسند، اما ممکن است در مراسم اختتامیه و در حالی که از انتخابهای داوران راضی نیستند، روی سن و در شرایطی که سیمرغی بلورین در دست دارند، به داوران و جشنواره بتازند!
بدعتی که رایج شده است!
اعتراض به جشنواره در یک دهه اخیر، بدعتی بوده که حاشیههای فراوانی برای این رویداد ملی به وجود آورده است، بخشی از این حاشیه البته جزء جذابیت هر رویداد سینمایی و فرهنگی است، اما این که شرکتکنندگان در یک جشنواره، ساز و کارهای اصلی آن را زیر سوال ببرند و از آن انتقاد کنند، عجیب و احتمالاً منحصر به فرد است.
اغلب معترضان کوشیدهاند با جوسازی و فعالیت تبلیغاتی، تا چند روز پس از پایان جشنواره، خود را در صدر اخبار قرار دهند. به نظر میرسد افرادی که به این بازی دست میزنند، میدانند که میتوان از بستر موفقیت یا ناکامی در جشنواره برای اکران فیلم و برندسازی برای فیلمساز و گروه تولید استفاده تبلیغاتی کرد. با این همه، اعتراض به انتخاب نشدن یک فیلم یا ندیدن آن در اعطای سیمرغها، نافی اهمیت جشنواره فیلم فجر نباید باشد. اما گاهی تهیهکنندگان و کارگردانان، از این فرصتی که از دست رفته، فرصتی تازه میسازند تا به شهرت و اعتبار خود بیافزایند.
جشنواره فیلم فجر برای دو طیف، کارکردی متفاوت و متغیر دارد. سینماگرانی که هر کدام به تناوب در هیأتهای انتخاب و داوری در دورههای مختلف کنار همکارانشان روی صحنه اختتامیه قرار گرفتهاند، ممکن است در دورهای معترض و منتقد جشنواره باشند و اهمیت آن را برای سینمای ایران و سینماگرانش نادیده بگیرند. آش گاهی آنقدر شور میشود که حتی فراموش میکنند خودشان هم زمانی از دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر به خود بالیدهاند و غرق در مسرت و شادمانی بودهاند.
این روزها به لطف فضای مجازی میتوان بسیاری از مراسم افتتاحیه و اختتامیه جشنوارهها و رویدادهای سینمایی و فرهنگی را تماشا یا رصد کرد و با نمونه مشابه داخلی مقایسه کرد و دید آیا آنها هم هیأت داوران و انتخابهای نهایی را زیر سوال میبرند؟
فجر با همه کاستیهایش رویدادی ملی است
جشنواره فیلم فجر در مسیری ۴۰ ساله، روزگاری پر فراز و نشیب را طی کرده است. این جشنواره با همه معایب و کاستیهایش یک رویداد ملی است و تعطیل شدن آن نمیتواند دستاوردی برای سینمای ایران و سینماگرانش داشته باشد، برگزاری این جشنواره یک ضرورت فرهنگی است، جشنوارهای که ویترین سینمای ایران به عنوان یکی از افتخارات سینمای آسیا است و سینماگران بینالمللی فراوانی دارد.
سینمای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد دوران بلوغ و شکوفایی شد و جشنواره فیلم فجر نقطه تبلور آن است. حتی اگر در چهلمین دوره و با تغییر شرایط اکران، گروهی معتقد باشند که مهمترین فیلمهای سینمای ایران را لزوماً نمیتوان در جشنواره دید، با این همه، جشنواره فیلم فجر همچنان مهمترین، پرمخاطبترین و تاثیرگذارترین رویداد سینمایی هر سال است و مقدمهای برای اکران نوروز به عنوان مهمترین زمان نمایش فیلمهای در کشورمان محسوب میشود.
منبع: فارس
انتهای خبر/
نظر شما